Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (1884 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
für alle U برای همه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nicht mehr alle Tassen im Schrank haben <idiom> U [اصطلاح] دیوانه بودن
Mir wurden alle meine Bücher gestohlen. U تمامی کتاب های من دزدیده شدند.
Alle Richtungen U به خارج از شهر [علامت]
Wir bleiben für alle Zeiten beste Freunde. U دوستهای صمیمی برای همیشه.
Alle Brücken hinter sich abbrechen. <idiom> U همه پل ها را پشت سر شکندن. [اصطلاح]
alle Steuerabgaben übernehmen U پرداخت همه مالیات را برعهده گرفتن
alle sonstigen Abgaben U همه مالیات ها و حقوق گمرکی های دیگر
bis in alle Ewigkeit <idiom> U تا وقت گل نی [اصطلاح روزمره] [هر چه صبر کنی هیچ اتفاقی پیش نمی آید]
Alle Zugriffe auf die Datenbank werden protokolliert. U تمام دسترسی ها به بانک اطلاعاتی در سیستم ثبت خواهند شد.
Fußballanhänger, der systematisch alle Auswärtsspiele seiner Mannschaft besucht U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
alle, [-r] , [-s] <pron.> U همه [هرگونه] [همگی ]
alle sein U خالی بودن [به ته رسیده بودن] [مصرف شده بودن] [تمام شده بودن]
alle werden U به ته کشیدن [بپایان رسیدن]
Mein Geld ist alle. U پول من تمام شد. [من دیگر پول ندارم.]
Wir haben uns alle solche Sorgen um dich gemacht. U ما همه به خاطر تو اینقدر نگران بودیم.
alle Kräfte aufbieten U منتهای کوشش را به عمل آوردن
alle Mögliche tun U تک و پوی زدن [به هر دری زدن] تا آنجا که امکان پذیر باشد
Laut Vorschrift müssen sich alle Mitarbeiter einer ärztlichen Untersuchung unterziehen. U آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
An diesem Abend gingen alle früh ins Bett. U در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
alle möglichen Leute U همه جور آدم
Alle lassen dich grüßen. U همگی بهت سلام رسوندن.
Alle lassen dich grüßen. U همه بهت ابراز ارادت کردن.
Wir finden ihn alle sehr nett. U ما همه فکر می کنیم که او [مرد] آدم خوبی است.
für alle Fälle U احتیاطا
für alle Fälle U برای مطمئن بودن
alle über einen Kamm scheren <idiom> U همه را با یک چوب راندن
alle über einen Kamm scheren <idiom> U با همه یکسان رفتار کردن
Sie waren alle gleich. U همه آنها یکی بودند.
Sie waren alle gleich. U همشون یکی بودن.
Endstation. Alle aussteigen. U آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن. [حمل و نقل]
alle Zollgebühren und Abgaben tragen U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
alle Zollgebühren übernehmen U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
alle bis auf einen U همه به جز یکی
alle außer einem U همه به جز یکی
Unsere Kinder sind alle aus dem Haus, bis auf eines [außer einem] [ausgenommen eines] . U همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
Wir sitzen alle in einem [im selben] Boot. U ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
2براى همه شما!
2براى همه شما!
1سلام به همه شما!
1همه دوستان را دور هم جمع کردن
2باید همه جوانب این موضوع را در نظر داشت.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com